در حال حاضر، پديده تجردگرايي در کشور ما هم طبق آمارهاي ازدواج و طلاق و سرشماري نفوس و مسکن، رو به رشد است و اگر براي حل آن تدبيري انديشيده نشود، ميتواند کشور ما را با بحران جدي و آسيبهاي خطرناکي روبهرو سازد ...
چند مدت پيش خبري درباره بالا رفتن تعداد خانه هاي مجردي و تمايل جوانان به داشتن زندگي مستقل از خانواده منتشر شد مطرح شدن رسمي اين موضوع نشان مي دهد که تعداد خانه هاي مجردي و تعداد جواناني که جدا از خانواده ها زندگي مي کنند، بالا رفته است نبايد به اين مساله از يک بعد نگاه کرد چون چنين مساله اي، مساله ساده اي نيست و عوامل مختلفي دست به دست هم داده و باعث شده اند اين پديده اجتماعي فرهنگي اتفاق بيفتد يکي از اين عوامل، تغيير فرهنگي است که مهم ترين عامل نيز هست. تغييرات فرهنگي اي که در جامعه ما اتفاق افتاده، اجازه مي دهد پديده اي که تا چند سال پيش يک پديده ممنوع بود، اين روزها به چشم بخورد. تا چند سال پيش جامعه ما به سختي مي پذيرفت که يک نفر بخواهد از خانواده اش بدون ازدواج جدا بشود و زندگي مستقلي در پيش بگيرد.
افزايش روابط پيش از ازدواج مساوي است با کاهش ازدواج و کاهش توليد نسل پاکتر، سالمتر، باهوشتر، زيباتر، داناتر و خدامدارتر
سختگيري هاي اجتماعي بي مورد و مقابله با هر گونه تماس و ارتباط بين دختران و پسران، حتي ارتباط هاي ابتدايي که از نظر عرفي هم مشکلي ندارد، دليل ديگر بروز و ظهور اين پديده است. چنين عاملي، با سخت شدن شرايط ازدواج و بالا رفتن سن ازدواج همراه شده و به تقويت پديده خانه هاي مجردي کمک کرده است در کنار اينها، به دليل همان تغيير فرهنگي اي که به آن اشاره کردم، نسبت به ازدواج هم تغيير نگرش ايجاد شده که اين تغيير نگرش هم مي تواند عامل ديگري در ظهور اين پديده باشد.
خانه ي مجردي ، تنهايي و خطر
مساله اقتصادي هم يک عامل موثر است. بعضي جوان ها، چون توانايي مالي مناسبي براي تهيه مسکن مستقل دارند، يا اينکه خانواده چنين امکاني را در اختيارشان قرار مي دهد، از خانواده جدا مي شوند و مستقل زندگي مي کنند گاهي هم اين جوان ها چون با خانواده هايشان دچار مشکل هستند از آن ها جدا مي شوند؛ اگر فرد در ارتباط با خانواده اش دچار مشکل باشد و آن ها نتوانند حرف همديگر را بفهمند، احتمال انگيزه جدا شدن از خانواده، براي تشکيل يک زندگي مستقل از خانواده به سبکي که دلخواه خود فرد باشد، بيشتر مي شود اما اگر ارتباط يک ارتباط گرم باشد و خانواده، تصميمات فرد را با روي باز بپذيرد مي شود گفت اين احتمال کمتر مي شود.
در کنار عوامل اقتصادي همچون کار، مسکن و درآمد که در حال حاضر يکي از موانع ازدواج در کشور ما به شمار ميروند، عوامل اجتماعي و فرهنگي هم نقش پررنگي را در کاهش ازدواج و افزايش تجرد ايفا ميکنند. يکي از اين عوامل فرهنگي و اجتماعي، افزايش روابط دختران و پسران با همديگر پيش از ازدواج و عادي شدن اين روابط است که روزي روزگاري، خط قرمز بود و تابو به شمار ميرفت!
اما همين خط قرمز، به مرور زمان و در اثر تأثيرات زيرپوستي برنامههاي هاليوودي و ماهوارهاي و برخي عوامل ديگر، تبديل به يک «مد» شده است! به طوري که اگر فردي چنين ارتباطي نداشته باشد، مورد ترحم اطرافيان و دوستان قرار ميگيرد و حتي ممکن است او را به تمسخر هم بگيرند!
به هر رو، از چند سال پيش، روابط دختري و پسري پيش از ازدواج، براي برخي افراد به پديدهاي عادي بدل شده و هر روز چهرهاي افسارگسيختهتر هم به خود ميگيرد.
ارتباط دخترو پسر روزي روزگاري، خط قرمز بود و تابو به شمار ميرفت!اما همين خط قرمز، به مرور زمان و در اثر تأثيرات زيرپوستي برنامههاي هاليوودي و ماهوارهاي و برخي عوامل ديگر، تبديل به يک «مد» شده است! مدي که با وجود هشدارهاي زياد تبعاتش مخفي مانده است
در حقيقت، افسارگسيختگي اين روابط به اندازهاي است که افراد در برزخي که نه تجرد است و نه تأهل، درجا ميزنند! اين برزخ، ماهيت زندگي و کم و کيف سبک زندگي فرد را به طور کامل به هم ميريزد و اين تحول در سبک زندگي، هويت شخص را دچار دگرديسي ميکند.
افزايش روابط پيش از ازدواج مساوي است با کاهش ازدواج و کاهش توليد نسل پاکتر، سالمتر، باهوشتر، زيباتر، داناتر و خدامدارتر.
به اندازهاي که روابط پيش از ازدواج افزايش پيدا کند به همان اندازه، انگيزه براي ازدواج کم ميشود. يکي از دلايل کم شدن انگيزه ازدواج براي پسراني که روابط پيش از ازدواج دارند را بايد در ويژگيهاي روانشناختي مردان پيگيري کرد.
بر اساس مطالعه صورت گرفته در مرکز مطالعات جمعيتي آسيا و اقيانوسيه، اکثريت قريب به اتفاق پسران معتقدند که حاضر نيستند با دختري که قبلاً با جنس مخالف رابطه دوستي داشته است، ازدواج کنند. نکته جالب اينجاست که بسياري از دختران هم با وجود اينکه از اين موضوع آگاهند و ميدانند که پسران با دختراني که پيش از ازدواج رابطه دوستي داشتهاند ازدواج نميکنند؛ اما با اين حال، تن به چنين روابطي ميدهند!
دختر و پسر ، ازدواج
حتي در بسياري از موارد، پسر با همان دختري که با او در ارتباط است، ازدواج نميکند. در ضمير مرد- به خاطر ويژگيهاي انديشهاي و روانياش که صددرصد با ويژگيهاي فکري زنان متفاوت است- اينگونه فکر ميشود: «اين دختر همانگونه که با من وارد آشنايي شد ميتوانست با هر پسر ديگري هم وارد ارتباط شود. از کجا معلوم که بتوانم روي وفاداري او حساب کنم؟!»
يک مرد، حتي اگر اين فکر را بر زبان جاري نکند، هيچگاه از ضميرش پاک نخواهد کرد.
هر چند تجرد رواج و بروز بيشتري نسبت به گذشته پيدا کرده و بيشتر حل شده است، اما از نظر فرهنگي هنوز کاملاً پذيرفته شده نيست، ساکنين يک ساختمان دوست ندارند که يک فرد مجرد همسايه شان باشد و احيانا حاشيه درست کند اقوام و آشنايان و حتي خانواده فرد هم هنوز به راحتي چنين چيزي را نمي پذيرند. اصولاً درک اينکه يک جوان چرا بايد بدون ازدواج از خانواده اش مستقل شود و براي خودش خانه اي جداگانه بگيرد، هنوز کامل اتفاق نيفتاده است.
از ديگر دلايل افزايش پديده «تجردگرايي» در جامعه ما، تبليغات و افکارآفرينيهاي گروه ضد مرد است که محفل اصلي و اتاق فکر آن در کشورهاي غربي فعال است. فمنيستها (هواداران افراطي زنانگي) طي سالهاي گذشته، تغييرات اساسي در افکار تعدادي از دختران و زنان جامعه ما ايجاد کردهاند؛ آنها تلاش ميکنند که زنان متأهل تحت تأثير اين افکار، از ازدواج کردن احساس پشيماني کنند و دختران مجرد، از ازدواج کردن متنفر باشند و به سمت لذتجويي رو بياورند!
زندگي در خانه هاي مجردي تنها مختص ايران نيست در بسياري از کشورهاي دنيا چنين چيزي هست و رواج دارد و مدت هاست به عنوان يک امر عادي پذيرفته شده است. منتها کيفيت زندگي مجردي در کشور ما و کشورهاي ديگر، به طور مثال کشورهاي اروپايي، متفاوت است به اين دليل که فرهنگ هاي متفاوتي بر اين جوامع حاکم است. در جامعه ما که به لحاظ اجتماعي، پيوندها قوي تر هستند و افراد به زندگي جمعي عادت دارند، ظهور چنين چيزي سوال هايي را مطرح مي کند. اشتباهات فرهنگي در برخورد با مردم و سختگيري هاي نابجا در افزايش تمايل جوانان به زندگي در خانه هاي مجردي بي تأثير نيست. کليد حل اين مشکل دست متوليان، به خصوص دولت است با «بکن نکن» کردن، کار جامعه به سامان نمي رسد و مسائل فرهنگي حل نمي شود رابطه فرد با پدر و مادر و رابطه حکومت با افراد بايد اصلاح شود و گرنه عصيان هايي در جامعه بروز مي کند با سختگيري چيزي حل نمي شود بايد با کار فرهنگي و رواج اخلاق اين مساله را حل کرد.
منبع: khorasan newspaper
ارسال مقاله : زیبا شکارچی ( ک ارشد علوم اجتماعی)