فاصله ميان دو دوره ي نوجوانی و جواني ( جديد ) با دوره ي ميان سال و بالاتر ( گذشته ) از نظر آرمانها ، ارزشها ، گرايشها ، باورداشتها ، اعتقادات و سبك زندگي را شكاف نسل گويند .
كارل مانهايم : تعلق داشتن به يك طبقه و يك نسل و يا يك گروه سني ، به افراد متعلق به اين مقولات ، موقعيت مشتركي در فراگرد تاریخی و اجتماعی مي دهد ، پهنه ي تجربه بالقوه آنها را به يك صورت خاصي محدود مي سازد و آنها را به يك شيوه فكري و تجربه خاص و يك نوع كنش تاريخي ويژه ي اين موقعيت متمايل ميگرداند . جواناني را كه با مسائل تاريخي مشتركي روبرويند مي توان متعلق به يك نسل دانست .
برخي از عوامل زمينه ساز شكاف نسل
1 - تغيير در نظام ارزشي خانواده و جامعه .
2 – عدم درك متقابل دو نسل در اثر تعارض بين نسل جديد و نسل قبل .
3 – ترديد و كم اعتنايي نسل قديم به فرهنگ و سنتهاي ملي و مذهبي قبل از پيروزي شكوهمند اسلامي .
4 – تغيير در نحوه ي انتخاب گروه هاي مرجع ميان دو نسل به دلیل جریان اجتماعی شدن متفاوت .
5 – تفاوت در نحوه گذران اوقات فراغت ميان دو نسل .
6 – تغيير روابط و مناسبات ميان نسلي بين دو نسل قبل و جديد .
7 – افزایش تعارضات و کشمکش ميان نسلي ( ناشي از صنعتي شدن و گسترش شهرها )
پیامدهای شکاف بر نسل جدید
1 – شكل گيري روحيه فرد گرايي و منفعت طلبانه كه كمتر موفقیت ، منافع ، رفاه و خوشبختي خود را در موفقیت و سلامت و منفعت دیگران می بیند و يا به عبارت دیگر معتقد به تقدم فرد بر جمع مي باشد .
2 – سقوط شخصیت جوانان ، شكل گيري و سازمان بندي بینشی كه براي همبستگی ، همدلی و ارتباطات انسانی در ذهن و عمل بر جاي باقي نمي ماند .
3 – بحران عدم مشروعیت نهادها و عوامل اجتماعی كننده از سوي نسل جديد .
4 – عدم شناخت كافي نسل بزرگسالان از نیازمندی هاي نسل جوان .
5 - بیگانگی فرهنگی و دوگانگی ارزشی نسل جدید .
6 – عکس العمل شتابزده و نا متعادل و نا همگون برنامه ريزي در عرصه فرهنگی .
تاثیر شکاف نسل بر پیران و سالخوردگان
انزوای فكري پیران :
بر اثر دگرگوني ها و تحولات سريع جامه از يكسو ، ميراث نياكان به شدت آسيب خواهد ديد ، و از سوي ديگر با وجود تحرك اجتماعي و شغلي جوانان را وا مي دارد تا از حرفه آبا و اجدادي خود دست كشيده و به مشاغل جديد روي آورند و اين يعني همه چيز را بايد از نو آموخت از اين رو تجربه هاي پيران جامعه اهميت خود را از دست مي دهند و موقعیت سالخوردگان در خانواده و جامعه دچار تزلزل مي شود .
ارتباط فكري سالخوردگان و نسل بعد قطع مي شود . و در نتيجه نوعي عدم تفاهم متقابل روي مي دهد ، از اين رو نسل قبل به تدريج به انزواي فكري كشانده شده و جهت ماندن در صحنه در تقابل با نسل جديد قرار ميگيرد .
راهكارهايي جهت پيشگيري و شكاف نسل :
1 – ايجاد موسسات تحقيقاتي و پژوهشي سنجش افكار جهت پیشبینی خواسته ها ، مطالبات و جریان هاي ناشناخته اجتماعي به خصوص مسائل و مشكلات جوانان و نوجوانان .
2 – مشاركت دادن نوجوانان و جوانان در تصميم گيري امور مربوط به خودشان نظير ساختن فیلمهای آموزشی ويديوئي و تلویزیونی و همچنین برنامه هاي كودك و چگونگی پر کردن اوقات فراغت و تهیه و تدوین کتابهای درسي .
3 – درك صحیح و علمی از نیازمندی ها ، شرايط و موقعيت سني نوجوانان و جوانان از سوي عوامل اجتماعي كننده نظير خانواده ، دولت ، نهادهای مذهبي ، و ساير عوامل تاثیر گذار در اين امر.
4 – كاهش فاصله سني بين دو نسل از طريق پايين آوردن سن ازدواج و بالا بردن عمومیت ازدواج .
5 – جدي گرفتن مسائل تنظيم خانواده و جمعیت جامعه ، جهت ساماندهی مناسب به امور فرزندان خانواده و نسل نوجوان و جوان جامعه .
6 – برنامه ريزي علمي جهت گذراندن اوقات فراغت توسط نهاد خانواده .
در سايه اقتدار و كارآيي خانواده از طريق كاهش و ترميم شكاف بين نسل ها ، درك و تلقي متقابل و احترام آميز والدين و فرزندان ، وقت گذاري و جذابيت را تحكيم بخشيد . با برنامه ريزي اوقات فراغت براي جوانان و نوجوانان ، توسعه و ترویج تولیدات فرهنگی متناسب با ارزشهاي اجتماعی مي توان در تضمين سلامت مناسبات و دوستی هاي خانوادگی موثر و مفيد باشد .
7 – آشنا ساختن نسل ميانسال و سالخورده با شيوه ها و مقتضیات زندگی در دنياي جديد .
براي كاهش فاصله نسل ها بهتر است تا واقعيت هاي دنياي جديد را با ارزشهاي جامعه منطبق سازیم ، بنابراین آموزش بزرگسالان براي درك واقع بينانه شرايط جديد ، آگاهي از نيازمندي هاي نسل جديد ، رفتار مناسب با شرايط سني و همدلي و همراهي براي تامين نيازهاي نسل جديد در حد توان ، از شيوه هاي عملي ترميم خلاء و شكاف بين نسل ها خواهد بود .
8 - رفع نارسائي هاي اقتصادي ، اجتماعي و فرهنگي و اختلاف برداشتهای ناشی از مصداق هاي آن جهت كاهش تعارضات خانوادگی و در نتیجه نزديكي بين انتظارات سه نسل .
منبع: فصلنامه دبیر خانه علوم اجتماعی
ارسال مقاله : خانم زیبا شکارچی ( کارشناس ارشد علوم اجتماعی)